خبرنگار زن ایرانی: اقدامات دولت ژاپن در خصوص تنویر افکار عمومی این کشور کافی نیست

ساخت وبلاگ

خبرگزاری آریا- بهمن ماه سال 1393 و در نخستین روزهای آغاز سال میلادی 2015 گروه تروریستی داعش با ارسال تصاویر ویدئویی از یکی از گروگان های خود، از دولت ژاپن در قبال آزادی یکی از خبرنگاران این کشور مبلغ200 میلیون دلار طلب کرد. از سوی دیگر مادر کنجی گوتو جوگو گروگان ژاپنی در بند گروه تروریستی داعش در یک کنفرانس مطبوعاتی با بیان اینکه پسرش هیچ خصومتی با اسلام ندارد، خواستار نجات جان وی شد. سخنان خانم ایشیدو مادر خبرنگار ژاپنی که از تریبون های متعدد رسانه های جهان و به زبان های مختلف منتشر شد، از برداشت نادرست موجود در خصوص اسلامی بودن گروه شیطانی داعش در اذهان عمومی جهان حکایت داشت، و این امر سبب شد تا عاطفه تلقانی خبرنگار ایرانی طی نامه ­ای ضمن ابراز همدردی با خانم ایشیدو تصمیم بگیرد با توجه به اینکه گل رز در ایران یک گل ملی و مذهبی است به مادر خبرنگار گوتو جوگو یک شیشه عطر گل رز هدیه کند و به این ترتیب به سیره عملی زندگی پیامبر اسلام حضرت محمد (ص)  اشاره ای ولو کوتاه داشته باشد، و با این مصداق یادآور شود پیروان محمد رسول الله(ص) پیامبری که بر استفاده از عطر تاکید داشته است، اعمال جنایتکارانه ای چون اعمال فرقه جنایتکار و شیطانی داعش انجام نمی دهند، و تروریست های داعش برای پیشبرد مقاصد خود از نام محمد(ص) و دین او سوء استفاده کرده اند، و متاسفانه رسانه های جهان نیز بی توجه به نقش مهم خود در جهت دهی افکار عمومی، آگاهانه یا ناآگاهانه بر ادعای دروغین این گروهک جنایتکار صحه گذاشته اند. به طوری که اعضای داعش را مسلمانان افراطی و گروه مرکزی آن را "دولت اسلامی" معرفی می کنند. اما با گذشت یکسال از این تصمیم و تلاش فرهنگی و بشردوستانه، این زن ایرانی هنوز موفق به اهدای عطر گل رز به مادر خبرنگار ژاپنی کشته شده به دست داعش نشده است؛ و این موضوع برای انجام یک مصاحبه مطبوعاتی با عاطفه تلقانی بهانه ای بود.   -        خبرنگار ژاپنی نخستین و تنها گروگانی نبود که توسط داعش سر بریده شد، اما شما چرا نسبت به کنجی گوتو جوگو واکنش نشان دادید، در حالیکه انسان های بسیاری در سوریه و عراق توسط داعش کشته شده اند؟ البته حدود 4 سال است که اخبار مربوط به جنگ داخلی کشور سوریه، جامعه خبری را درگیر خود کرده است، و متاسفانه ما شاهد روزهای تلخ و روزگار سیاه مردان و زنان در سوریه هستیم. بحران داخلی سوریه تفاوت زیادی با تحولات دیگر کشورهای عربی داشته و دارد. بیداری اسلامی در تونس، مصر، لیبی، یمن و بحرین بسیار متفاوت بود با آنچه در سوریه رخ داد. سهم خواهی و اختلافات عمیق میان سرکردگان گروهک های مخالف آقای بشار اسد، و قدرت نمایی و روزآزمایی هر یک از سرکردگان مخالف دولت سوریه با  کشتن افراد بیگناه، بستر بروز فجایع هولناک تری را ایجاد کرد. دخالت کشورهای بیگانه هم بر بحران داخلی این کشور دامن زد. البته باید یاد آور شوم که من کارشناس مسائل سیاسی و منطقه ای نیستم، و صرفا باز نشر اخبار ایران و جهان از جمله خبرهای کشور سوریه را بر عهده داشته و دارم، و اولویت هایم برای پی گیری و نوشتن موضوعات دیگری است. با وجود این شب های بیشماری با گریستن به حال مادر نخستین سرباز سوری، و تمامی مادرانی که فرزندان شان به دست تروریست ها سر بریده شد، خوابم برده است، و روزهای زیادی را با نگرانی برای زنان، مردان و بچه های خردسال سوری که بدست تروریست های النصره، جیش الاسلام و داعش تهدید می شدند، بیدار شدم. و اکنون همزمان که با شما در حال صحبت درباره مردم سوریه هستم، به این موضوع فکر می کنم، حداقل کاری که می توانستم انجام بدهم، نوشتن یک یادداشت کوتاه در این خصوص بود. اما نه! قلم من قاصر است از بیان فجایعی که در کشور سوریه رخ داده است. -        ظاهرا شما چند سالی معلم کودکان مهاجر افغانستانی در ایران بوده اید، و قصد دارید به افغانستان بروید! بله، مدتی است با ایده پیدا کردن دانش آموزانم و اطلاع از سرنوشت شان سر و کله می زنم، و قصد دارم برای پیدا کردن دانش آموزانم که در آن زمان کودک و نوجوان بودند، و با گذشت یازده الی دوازده سال از آن زمان احتمالا اکنون پدر و مادر شده اند، به کشور افغانستان بروم. هر چند نشانی دقیقی از آن ها ندارم، اما چند تن از دوستان مستندسازم امیدوارم کرده اند که پیدا کردن شان ناممکن هم نیست. -        صرفا این موضوع یک ایده و یا یک حس ماجراجویی است؟ خب، با توجه به اینکه در میانسالی به سر می برم، و ماجراجویی سن و سال کمتری می طلبد، باید بگویم که نه موضوع فراتر از یک احساس مادرانه یا حس ماجراجویی است. من به عنوان کسی که بنا به اقتضاء شغلم هر روز اخبار مختلف را رصد می کنم، نگرانم از سوء تفاهمی که برخی افغانستانی ­ها نسبت به ایران و مردمش دچار شده اند. متاسفانه رسانه هایی مانند  BBCفارسی هم با تولید مستندهایی با هدف سیاه نمایی دولت و ملت ایران در رابطه با مهاجران افغانستانی در ایران سعی دارند که ملت افغانستان را نسبت به ملت ایران جریحه دار کنند، و به نوعی تخم کینه و نفرت را دل ملت همزبان و همکیش همسایه بکارند. البته نه اینکه شرایط برای مهاجران افغانستانی در ایران بسیار مناسب و ایده آل است که متاسفانه همگی با کاستی ها آشنا هستیم. اما بی انصافی است که تحصیلکردگان، مدال آوران ورزش، هنرمندان، تجار و آن دسته از اقشار مختلفی که در زمان حکومت طالبان و در زمانی که خود ما درگیر جنگ تحمیلی و مصائب آن بودیم به همراه خانواده های شان به ایران مهاجرت کردند، در ایران بزرگ شدند و قد کشیدند، و همراه با مردم ایران امکان رشد و پرورش و ترقی یافتند، نادیده گرفته شوند. قصد دارم طی سفر به افغانستان، مستندی بسازم از چند جوان مهاجر افغانستانی که در روزگار نوجوانی با هزاران امید از من خواستند، در آموختن کمک شان کنم، و اکنون به کشور خود بازگشته اند. -        برگردیم سر محور اصلی این مصاحبه، با اینکه از طریق رسانه های مکتوب و تصویری شاهد شکنجه های فراوان و فجایع دهشتناک در سوریه و عراق بودید، و خبرنگارانی به جز از کشور ژاپن به دست تروریست های داعش کشته شدند، اما شما صرفا برای مادر گروگان ژاپنی نامه نوشتید و واکنش نشان دادید، چرا؟ واکنش خانواده های کشته شدگان انگلیسی، آمریکایی و دیگر کشورها با واکنش خانم ایشیدو تفاوت هایی داشت. با اینکه خانواده همه گروگان های داعش لحظات تلخ، پر اضطراب و غیرقابل تحملی را گذراندند، اما ظاهرا مادر خبرنگار ژاپنی اسیر داعش، ادعای تروریست های سوریه و عراق را باور کرده بود. هر چند کاملا احساسات و بغض و غصه های خانم ایشیدو را درک می کردم، اما متعجب شدم وقتی در خبرها خواندم که خانم ایشیدو، فرقه شیطانی داعش را گروهی از مسلمانان می داند، و در یک کنفرانس خبری تاکید کرده است "پسرش هیچ خصومتی با اسلام ندارد." این جمله مادر خبرنگار ژاپنی آنقدر غمگینم کرد که در جایگاه یک مادر مسلمان، قلم به دست گرفتم و برای ابراز همدلی یادداشتی برای ایشان نوشتم. البته متن "نامه مادر ایرانی به مادر گروگان ژاپنی داعش" صرفا همدردی بود و در آن هیچگونه توضیحی درباره اسلام و رویه مسلمانان راستین داده نشد.     -        و چه شد که از نخست وزیر ژاپن درخواست کمک کردید؟ با توجه به نگرانی توکيو در خصوص افزایش افراط گرایی، تصورم از دولت آقای شینزو آبه فراتر بود، از آنچه رخ داد. در کتاب های درسی دانش آموزان ژاپنی، وجه تمایز مسلمانان با پیروان سایر ادیان و مکاتب در ننوشیدن شراب و نخوردن گوشت خوک مطرح شده است، و تقریبا می توان گفت که شناخت شهروندان ژاپنی از مسلمانان به همین میزان است. گروه تروریستی داعش با یک دروغ بزرگ و حک کردن نام پیامبر اسلام(ص) بر روی پرچم سیاه خود، جنایاتش را برگرفته از دستورات اسلام اعلام می کند. گروه های تروریستی در خاورمیانه نام "الله" خدای مسلمانان را بر زبان می آورند، اعضای آن شراب نمی نوشند و گوشت خوک هم نمی خورند، اما به راستی آیا می توان این گروه ها را در زمره مسلمانان برشمرد؟ ادعا نمی کنم که بیشتر از دولت ژاپن نسبت به شهروندانش احساس مسئولیت می کنم، بلکه من به عنوان عضوی از جامعه مسلمانان جهان، نگران برداشت نادرست، و عواقب ناشی از برداشت نادرست پیروان دیگر ادیان و مکاتب نسبت به دین معتدل اسلام هستم. اقلیت مسلمانان ژاپن هم جزئی از جامعه مسلمانان جهان هستند. برای همین طی یادداشتی از نخست وزیر ژاپن خواستم برای اقدامی که مدنظر دارم تسهیلاتی فراهم کند. البته پیش از این مکاتبه، تصور می کردم تلویزیون NHK کمکم کند تا بتوانم برای مادر عزادار و آزرده خاطر کنجی گوتو جوگو، یک شیشه عطر گل رز هدیه کنم. اما نه رادیو تلویزیون ملی ژاپن و نه سفارت ژاپن، این امکان را فراهم نکردند تا برای تسکین خانواده خبرنگار ژاپنی و اعلام همدردی با افکار عمومی این کشور که به شدت از جنایت داعش جریحه دار شده است، با آن خانواده حتی غیرمستقیم و با واسطه ارتباط برقرار شود. برای همین یادداشتی را تحت عنوان "درخواست خبرنگار زن ایرانی از نخست وزیر ژاپن" به رشته تحریر در آوردم که وقتی همکارانم در معاونت برون مرزی جمهوری اسلامی ایران، ترجمه اش کردند و روی سایت رادیو ژاپنی قرار دادند. این یادداشت طی کمتر از یک هفته حدود 9 هزار بازدید کننده از کشور ژاپن داشت. این توجه نشان می دهد که مردمان سرزمین آفتاب به شناخت تفاوت مسلمانان با اعضای فرقه شیطانی داعش مدعی «دولت اسلامی» علاقه مند هستند. حقیقت موضوعی است که برای همه حائز اهمیت است، و البته کنجی گوتو جوگو هم به گفته خود، برای کشف حقیقت داعش به سوریه سفر کرده بود. -        ظاهرا قرار بود به مناسبت سالمرگ خبرنگار ژاپنی طی مراسمی در تهران، یادبودی برگزار شود؟ بله قصد بر این بود. مردمان کشور ژاپن هرگز خاطره چگونگی مرگ کنجی گوتو گوجو را فراموش نخواهند کرد. این فاجعه تاسف بار در تاریخ ثبت شده است، و ناعادلانه آن است که فرزندان این کشور فرقه تروریستی داعش را همتراز پیروان دین اسلام بدانند، و دولت ژاپن این امکان را فراهم نکند تا مردم کشورش از دروغ بزرگی که به اسلام نسبت داده شده است، آگاه شوند. برگزاری یادبود ابراز همدردی و همدلی با کسانی بود که از این واقعه صدمه دیدند و یا جریحه دار شدند. همانطوری که قبلا هم اشاره کردم، تماس های تلفنی، ایمیلی و حتی ارسال نامه به دفتر نخست وزیری ژاپن برای فراهم شدن ارتباط مستقیم یا غیرمستقیم با خانواده آن خبرنگار با درهای بسته مواجه، و در نهایت گفته شد که برگزاری مراسم گرامیداشت خاطره کنجی گوتو جوگو در تهران و انتشار اخبار در خصوص آن به تحریک دوباره داعش علیه شهروندان ژاپنی منجر خواهد شد. با این اوصاف فکر می کنم باید از ایده دعوت از مادر، همسر و فرزندان کنجی گوتو جوگو صرف نظر کنم. -        اما در سال گذشته میلادی و کمتر از یکماه پس از کشته شدن خبرنگار ژاپنی بدست جلاد داعش، دولت ژاپن اعلام کرد مبلغ قابل توجهی را برای مبارزه با تروریسم در خاورمیانه و آفریقا اختصاص خواهد داد، پس چطور داعش از کنار این خبر و موضوع گذشت و برانگیخته نشد؟ من هم از طریق رسانه ها در جریان این خبر،  و همچنین اخبار مربوط به کمک های قابل توجه بشردوستانه دولت ژاپن به آوارگان سوری قرار گرفتم. البته اقدامات دولت آقای شینزو آبه در خصوص کمک به مردم بی سرپناه و ستمدیده سوریه ستودنی است. همانطوریکه مقاومت او در مقابل باج خواهی  200 میلیون دلاری داعش و تلاش هایش در خصوص آزادی گروگان هایش ارزشمند است. بی گمان اگر در مقابل این باج خواهی مقاومت نمی شد، جان هزاران ژاپنی در اقصی نقاط دنیا به خطر می افتاد، و چه بسا داعش پول را می گرفت و به عهد خود عمل نمی کرد. زیرا تا کنون شاهد بسیاری از وعده های دروغین این فرقه شیطانی بوده ایم. -        البته بنابر گزارش های رسانه های ژاپنی، پس از سربریدن دو ژاپنی توسط داعش،  وزارت خارجه ژاپن، مرکزی را برای جمع آوری اطلاعات درباره تروریسم بین المللی در نظر گرفته، و همچنین در وزارت امور خارجه ژاپن یگان ویژهِ ضد تروریسم ایجاد شده است، شما در این باره چه نظری دارید؟ خب، کشور ژاپن میزبانی اجلاس گروه هفت (G7) ، مسابقات جام جهانی راگبی و مسابقات المپیک و پارالمپیک را در  پیش روی خود دارد، و طبیعتا ضرورت دارد که کشور ژاپن هم مانند هر کشوری برای برگزاری اتفاقات مهم بین المللی تدابیر امنیتی داشته باشد، اما نکته مهمی که ظاهرا فراموش شده است، چرایی و چگونگی مواجهه داعش با دولت ژاپن است. اگرچه آقای کنجی گوتو جوگو و 4 ژاپنی دیگر توسط داعش کشته شدند، اما تفاوت فاحشی در انگیزه این جنایت ها با گردن زدن اتباع انگلیسی و آمریکایی، و حتی حملات تروریستی در پاریس وجود داشت. اما به نظر می رسد که چندان به انگیزه ها توجه نشده است. من مبلغ دین اسلام نیستم، و تاکیدم برای لزوم فاصله گذاری میان داعش و اسلام، و همچنین تلاشم برای تنویر افکار عمومی در میان شهروندان ژاپنی، تبلیغ دین اسلام نیست. بلکه در جایگاه یک ژورنالیست معتقدم دولت ژاپن که قصد دارد به منظور حفظ جان اتباع خود هر کاري انجام دهد، ضرورت دارد که به جز برخورد امنیتی با تروریسم به افکار عمومی در کشورش هم توجه داشته باشد. البته الان مجال صحبت کردن در این خصوص نیست، با وجود این یاد آور می شوم اگر دولت ها، علاقه مند به پیشرفت، و صلح و امنیت جهانی هستند، ضرورت دارد تا ضمن کمک به آوارگان کشورهای متاثر از فعالیت گروه های تروریستی و علاوه بر تبلیغ همزیستی مسالمت آمیز و تلاش برای برقراری صلح عادلانه، در برنامه های خود به موضوع گفتگو میان فرهنگ ها و تمدن ها نیز توجه داشته باشند، و رسانه ها نیز توجه داشته باشند که تبلیغ برتری نژادی( قاره ای- منطقه ای- قومی و قبیله ای) و تبلیغات گسترده در خصوص اسلام هراسی که زیر بنای اسلام ستیزی است، برای ابناء بشر نتیجه ای جز ویرانی و مصیبت در بر ندارد. از این که فرصتی را برای این مصاحبه به خبرگزاری آریا اختصاص داده اید، سپاسگزام.

سپهر عاطفه...
ما را در سایت سپهر عاطفه دنبال می کنید

برچسب : خبرنگار زن ایرانی در امریکا,خبرنگار زن ایرانی,خبرنگاران زن ایران,عکس خبرنگاران زن ایرانی,تصاویر خبرنگاران زن ایرانی,خبرنگار زن ایران در مصر,اولین خبرنگار زن ایرانی,فوت خبرنگار زن ایرانی,مرگ خبرنگار زن ایرانی,اسامی خبرنگاران زن ایرانی, نویسنده : atefehtalqania بازدید : 120 تاريخ : چهارشنبه 17 شهريور 1395 ساعت: 18:33