نگاهی به اقدام خانم عبادی در حمایت از شیعیان عربستان

ساخت وبلاگ

عاطفه تلقانی که اخیرا به خاطر شکایت شیرین عبادی از خود به دادگاه احضار شده است در وبلاگ خود خطاب به این برنده جایزه صلح نوبل می نویسد: موضوع دادگاه و شکایت را یکی از همکاران به اطلاعم رساند و گفت: سایتها نوشته اند که خانم شیرین عبادی بخاطر مقاله ای که مدتها پیش نوشته بودی، از تو شکایت کرده است.

شکایت برمی گشت به 9 شهریور1387 و من چهارده ماه بعد ، یعنی آبان ماه امسال از آن با خبر شدم. اما سابقه آشنایی ام با خانم عبادی برمی گردد به قبل از آنکه جایزه صلح نوبل به ایشان اهدا شود. روزگاری که در برخی فعالیتهای عام المنفعه با انجمن حمایت از حقوق کودکان همکاری داشتم و در کمیته آموزش این انجمن در خانه کودک ناصر خسرو، بعنوان معلم فارسی و دیکته چهارم و پنجم ابتدایی برای کودکان افغان تدریس می کردم. اما نوشتن مقاله ای که منجر به شکایت خانم عبادی از من شد، همزمان با شکسته شدن بتی بود که من از شیرین عبادی در ذهنم ساخته بودم.

زیرا پیشتر تصور می کردم، تنها زن مسلمان برنده صلح نوبل، با کسب شهرتی جهانی تلاش خود را برای احقاق حقوق انسانی ملتش مضاعف خواهد کرد؛ اما متاسفانه پیش بینی ها نتیجه عکس داد. پس قلم به مرکّب نشست؛ شاید معجزه ای رخ دهد و مدعی صلح و دوستی ملتها، ضدیت با ملت خودش را متوقف کند!

سرکار خانم عبادی که تحصیل کرده رشته حقوق است، در متن شکوائیه خود مرا به ایراد تهمت های ناروا و تخریب وجه اجتماعی اش متهم کرده است. بنابراین مناسب دیدم در این وجیزه، کلامی چند را با ایشان مطرح کنم و پیش از رسیدگی دادگاه، ذهن مخاطبان را به داوری بخوانم، باشد که در محکمه الهی هر یک از ما برای تمامی گفته ها و حتی نگفته هایمان، حجت و برهان کافی داشته باشیم.

سرکار خانم شیرین عبادی! بعداز ظهر آن جمعه پائیزی را به یاد می آورم که در حاشیه مراسمی که برای تجلیل از شما برگزار شد، زهرا خدایی کودک افغان، دوان دوان بسویتان آمد و گفت: " خانم عبادی یادتون باشه شما نوبل رو بخاطر ما گرفتید ها" ! در آن موقع یکی از همراهانتان از دخترک کلاس چهارمی پرسید:" به توصیه چه کسی این جمله را گفتی"؟! و کمی آنطرف تر یکی دیگر از حضار که معتقد بود؛ جایزه صلح نوبل فخر آفرین نیست و همان جایزه ای است که امثال هنری کیسینجر( قصاب ویتنام) و انورسادات (پیشتاز سازش ننگین با صهیونیست ها) دریافت کرده اند؛ گفت: کی بود و چی بود را رها کنید؛ مهم این است که خانم عبادی از فضای جدیدی که برایش ایجاد شده چگونه استفاده خواهد کرد.

سخنرانی شیرین شما در آن بعد از ظهر هم اکنون از مقابل ذهنم رژه می رود و به تلخی با خود می اندیشم، اولین زن مسلمان جایزه صلح نوبل طی پنج سال و اندی چه گام موثری برای زنان و کودکان سرزمین خود و سایر زنان و کودکان جهان برداشته است؟!

خانم عبادی، یادم می آید هنگامیکه در اولین کنفرانس خبری تان پس از دریافت جایزه صلح نوبل شنیدم که با صدای رسا و محکم اعلام کردید:" هیچ کشوری حق ندارد به بهانه دموکراسی، حقوق بشر و صلح در مسائل داخلی کشورها دخالت کند"1؛ از خوشحالی در پوست خود نمی گنجیدم. زیرا دانش آموزان دخترم که همراه خانواده هایشان عزم بازگشت داشتند علاوه بر ترس از جهل طالبان، از حضور نظامیانی که به بهانه ایجاد امنیت، افغانستان را اشغال کرده بودند به شدت می ترسیدند. آن کودکان به کودکان ایرانی غبطه می خوردند که با وجود آنکه استکبار جهانی یکپارچه و مصمم، برای ویرانی ایران و غرور ایرانی کمر همت بسته بود در طی هشت سال دفاع مقدس حتی لحظه ای واهمه اشغال سرزمین شان توسط بیگانگان را به دل راه ندادند.

این دبیر تحریریه شبکه خبر در ادامه می نوسد: با زلزله تلخ بم، هیجانات فرو نشست و گمانه زنی ها درباره اینکه شما چه کار مهمی در خصوص کودکان به انجام خواهید رساند، آغاز شد. اما انتظار ها در انتظار ماند و اتفاقی نیافتاد. باور نکردنی، این بود که مدعی حقوق ملت ها، همانکه زمانی اظهار می داشت: "سخنگوی افراد خاموش جامعه است"2؛ نه تنها کودکان را از خاطر برد، بلکه فراموش کرد در مقابل چشم و گوش خبرنگاران گفته است: هیچگاه برای کسب قدرت وارد عرصه سیاست نخواهد شد.3 بلکه با نادیده گرفتن حقوق بنیادین ملتش در مصاحبه با خبرگزاری فرانسه از موضع ایران در موضوع هسته ای به شدت انتقاد کرد و گفت: " ایران نباید بر حق دستیابی، به انرژی هسته ای اصرار کند." باور این سخنان از سوی شما برایم دشوار بود. باور کردنی نبود کسی که روزگاری با افتخار خود را خدمتگزار حقوق بشر می نامید، اینک حقوق ملت خود را این چنین نادیده گرفته و در ایران ستیزی با دشمنان سرزمینش همنوا شده باشد. یادتان می آید که آن وبلاگ نویس معروف درباره این موضع گیری تان چه نوشت؟

نوشت: "در پروژه غنی سازی و پروژه ملی کردن نفت واکنش ابرقدرت های وقت به آن بسیار شبیه به هم است. از استدلال های شیرین عبادی در خصوص تعلیق غنی سازی می توان درباره ماجرای ملی شدن صنعت نفت در دهه 1330 نیز استفاده کرد و حق ایران را برای استفاده عادلانه از درآمد نفتی اش زیر سوال برد. من فکر می کنم اگر خانم عبادی در زمان مصدق زندگی می کرد، حتما طرف انگلیسی ها را می گرفت و در کنار انگلیسی ها روبروی مصدق می ایستاد". 4

سرکار خانم عبادی، خاطرتان هست پس از انتشار گزارش البرادعی مدیرکل وقت آژانس بین المللی انرژی اتمی در مورد انحراف نداشتن ایران از فعالیت های هسته ای چه گفتید؟ گفتید: "من کاری به این گزارش ندارم. حرف من اینست که غنی سازی باید هرچه زودتر متوقف شود". 5 با شنیدن این جملات این سوال برایم جدی تر شد که اگر عده ای نقش سرباز پیاده نظام سلطه گران را بازی نمی کردند، آیا دشمنان سرزمین عزیزمان هرگز جرات تهدید، تحریم و انگ زدن به نظام جمهوری اسلامی ایران را پیدا می کردند؟

بعنوان یک ایرانی می پرسم: خانم عبادی، شما با چه مجوزی خطاب به سران هشت کشور صنعتی تاکید کردید که در خصوص ایران رویه تحریم در پیش گیرند؟6 یادم می آید که پس از دیدارتان با مقامات ارشد برخی از این کشورها، هنگامیکه تیرتان به سنگ خورد یک گام به عقب برداشتید تا جایزه صلح تان مورد پرسش قرار نگیرد و اعلام کردید: "من گفته ام تنها دولت ایران را بخاطر اینکه قطعنامه های سازمان ملل را اجرا نمی کند، تحریم سیاسی کنید. یعنی سطح روابط تان را با این دولت از سطح سفارت به کاردار تنزل دهید". سرکار خانم! از شما بعید است که از ارتباط تنگاتنگ و درهم تنیده روابط سیاسی و اقتصادی بی اطلاع باشید.

روزی نشریه فرانسوی ماریان به نقل از شما نوشت: " در قطعنامه های اول و دوم شورای امنیت مجازات هایی علیه ایرانیان در نظر گرفته شد؛اما الان وقت آن است که این مجازات ها بیشتر شود؛ می شود همانطور که در فهرست مجازات های سازمان ملل متحد پیشنهاد شده مجازات های وسیع تری را علیه ایرانیان در نظر گرفت".7 آنروز آرزو کردم این مصاحبه را صراحتا تکذیب کنید تا باورهایم نشکند. اما بغض در گلویم شکست .

شما تا آنجا پیش رفتید که در هر پرونده ای که به گونه ای خوراکی مناسب برای رسانه های ضد ایرانی محسوب می شد در لباس وکیل مدافع ظاهر شدید و با پروپاگاندا و ایجاد جنجال رسانه ای علیه ملت فضا سازی کردید. امروز حق می دهم به کسانیکه به سخنان شما لبخند زدند وقتی در مقابل دوربین های داخلی و خارجی اعلام کردید:" سعی می کنم فعالیت های خود را گسترش دهم و ثابت کنم که لیاقت دریافت جایزه نوبل را داشته ام".8

آری شما ایستادن مقابل ملت خود به واقع به غربی ها ثابت کردید که شایسته دریافت این جایزه بوده اید.چه ساده بودم آنروز، وقتی گفته هایتان در عمق جانم می نشست! البته جای پرسش دارد که منابع رسمی خبری و سیاسی کشورمان در آنزمان با چه انگیزه ای از انتشار ترجمه کامل بیانیه ای که کمیته صلح نوبل به مناسبت انتخاب شما بعنوان برنده این جایزه صادر کرده بود، خودداری کردند و بیانیه بطور کامل در اختیار افکار عمومی قرار نگرفت تا مردم، خود در مورد جایزه صلح نوبل قضاوت کنند؟ در آن بیانیه از شما به دلیل حمایت از بهائیان تقدیر و تاکید شده بود که "شیرین عبادی تمایل و توانایی خود را برای همکاری با نمایندگان گروه های سکولار به اثبات رسانیده است". 9

خانم عبادی شما در مصاحبه با روزنامه لوموند چنان از جنگ ایران و عراق سخن گفتید که گویی ایرانیان به مرزهای کشور همسایه تجاوز کردند و قلب هزاران زن و کودک و پیر و جوان را نشانه رفته اند! شما که خود کاملا با روحیه ایرانیان آشنایید و می دانید در عین آنکه به حق خود قانع اند، از حق شان نمی گذرند و در برابر دست درازی و غارتگری سکوت نمی کنند. شما که عرق ملی و نگاه ملت ایران را به مام وطن می شناسید. پس چگونه با پیوند جنگ و انقلاب تاکید کردید: " مردم ایران عمیقا از نتایج انقلاب اسلامی مایوس شده اند. به دلیل انقلاب و جنگ ایران و عراق، هزاران خانواده ، فرزندان و نزدیکان خویش را از دست داده اند". آیا شما مطالب این روزنامه را تکذیب می کنید و اعلام می کنید که از قول شما آسمان و ریسمان بافته اند؟!

خانم شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل! شما را به مرور گذشته دعوت می کنم. شمایی که با دادن آدرس غلط به دشمنان، نهاد مقدسی همچون سپاه پاسداران را تروریست می خوانید؟! به خاطر دارید که بنی صدر چه خوابی برای سرزمین عزیزمان دیده بود. شما بگویید، اگر در آن روزهای پر فراز و نشیب سپاه پاسداران وارد عمل نمی شد کودکانی که بخاطرشان جایزه گرفتید، در زیر چکمه های رژیم بعثی عراق چگونه روزگار می گذراندند؟!

شما در شکایت خود،مرا به توهین و افترا متهم کرده اید.از شما می خواهم انصاف بدهید؛ دادن آدرس غلط به دشمنان یا دیکتاتوری خواندن نظام مردم سالار ایران اسلامی و تروریست خواندن نهاد مقدسی همچون سپاه پاسداران که همراه با سرافرازان جان برکف ارتش برای حفظ این آب و خاک، هستی خود را در طبق اخلاص نهادند، سیاه نمایی به شمار نمی آید؟!

چگونه می توان بر روی حقایق چشم بست، وقتی سخنان غیرمنصفانه شما اینچنین رخ نمایی می کند؟ نوشتن آن یادداشت ، کوچکترین اعتراض به عملکرد این سالهای سرکارعالی بود. البته تصور نمی کردم شما که همواره تندترین اتهامات را به نظام سیاسی ایران نسبت می دهید، تاب شنیدن ساده ترین انتقادات و حتی یادآوری عملکرد خودتان را نداشته باشید!

شاید لازم به ذکر باشد که نوشتن آن یادداشت، تبعاتی نیز برایم به همراه داشت. فحاشی و تهدیدهای برخی طرفداران بی چون و چرای شما و اصرار ایشان به نوشتن تکذیبه کوچکترین تاوان آن بود و هنگامیکه تهدیدها موثر نیفتاد، شما با چهره ای حق به جانب و با معرفی چهار وکیل نام آشنا، به دادگاه شکایت بردید که فلانی وجهه اجتماعی مرا تخریب کرده است! شوکه نشدم خانم وکیل، وقتی نام وکلای تان رابه عنوان وکیل مدافع تان در شکوائیه دیدم. زیرا می دانم این نیز بهانه ای است برای جلب توجه و سناریویی دیگر برای ادامه نمایش سریال سیاه نمایی هایتان در آنسوی مرزها.

خانم عبادی! یادتان هست هنگامیکه آقای ماکس بندر رئیس پارلمان برن ضمن خوش آمدگویی، شما را نماد پایداری برای دفاع از حقوق بشر در ایران توصیف کرد، شما در میان تشویق میهمانان بلند پایه پارلمان و شخصیتهای علمی، فرهنگی و سیاسی سوئیس یاد آوری کردید که "به خاطر نگرانی از وضیعیت زنان ایران و جهان سیاه پوشیده ام"10؟! خاطرتان هست که گفتید: صلح نوبل بلندگوهای بیشتری در اختیار من قرارداده که صدای خود را می توانم رساتر به گوش مردم جهان برسانم. پاسخ بدهید خانم وکیل، شما طی سالهای گذشته از این تریبون چه استفاده ای کرده اید ، به جز سیاه نمایی درمورد مردم ایران و تحریک زنان و دختران برای ریختن به خیابانها، بدون آنکه از دسیسه های پشت پرده مطلع باشند و در این حال شکایت می کنید، که من در آن مقاله قصد تخریب وجهه شما را داشته ام؟!

یکی دیگراز موارد اتهامی من در شکوائیه، اینست که به این جمله شما که در مقابل چشمان تمامی خبرنگاران داخلی و خارجی گفتید: " مفتخرم یکی از اولین کسانی که به من بعنوان یک زن مسلمان تبریک گفت، عالی جناب پاپ رهبر کاتولیک های جهان بود." 11 اشاره کرده و پرسیده بودم: شما در هنگام دریافت جایزه صلح نوبل از دستان عالی جناب پاپ، چه نمادی از زن مسلمان ایرانی داشتید؟ آیا این پرسش سوال عجیب وغریبی بود از یک زن مدعی مسلمانی، یا شما با آزادی بیان مخالفید؟!

یادتان می آید که درباره رعایت نکردن حجاب در کنفرانس مطبوعاتی تان در لندن چه گفتید؟ گفتید: قوانین جزایی درون مرزی هستند و طبق قانون ، رعایت حجاب برای زنانی که در ایران به سر می برند ضروری است؛ من به قانون احترام می گذارم و در ایران حجاب سر می کنم".12 آن روز نگاهتان به قوانین به گونه ای دیگر بود. گویی آن روز تا این اندازه دلارهای آمریکایی به مذاق تان خوش نبود و امروز چنان تغییر ذائقه داده اید که حجاب را ستمی بر زنان ایرانی بر می شمارید. 13

خانم عبادی از شما بعید است که به یکباره این همه فراموشکار شده باشید. آیا یادتان نیست که در تاریخ آمده است: استفاده از پوشش در ایران برمی گردد به دوران سلطنت کوروش کبیر؛ سالها پیش از ظهور اسلام و حتی زرتشت؟! بی گمان شنیده اید که زنان سرزمینمان هشتاد سال قبل، چگونه در مقابل کشف حجاب رضاخانی مقاومت کردند! شنیده اید که زنان ایرانی در مقابله با کشف حجاب درب خانه هایشان را هفت سال بر روی خود بستند و خانه نشین شدند تا حرمت خود را حفظ کنند. اگر نخوانده اید، بی گمان شنیده اید که رضاخان قلدر چگونه خواهران و مادرانمان را به جرم داشتن حجاب اسلامی در مسجد گوهر شاد به گلوله بست! نشنیده اید؟!

تاریخ را ورق بزنید تا ببینید که زنان مشرق زمین در هیچ دوره ای حاضر نبودند زیبایی های خداداد خود را ، در معرض دید رهگذران بگذارند. تاریخ را ورق بزنید. تاریخ مغرب و مشرق زمین را ورق بزنید و ظلمی که طی اعصار گذشته بر زنان رفته، بشمارید. بلکه به یقین برسید که اسلام نجات بخش زنان است، در تمامی ممالک کره خاکی؛ و اسلام ستیزی به بهانه نجات زنان، بهانه ایست که بهائیان و حامیان صهیونیست شان مکرر، تکرار می کنند.

خانم شیرین عبادی برنده جایزه بین المللی صلح نوبل! شما همواره برای کودکان ابراز نگرانی می کردید. جمله "کوچک زیباست" را نخستین بار از شما شنیدم و ما حامیان کودکان دلخوش داشتیم که یک حامی آشنا به قوانین، با در دست داشتن تریبون های بین المللی مباحث مربوط به کودکان بیگناه و بی دفاع دنیا را پیگیری خواهد کرد. کودکان؛ کودکان ایرانی، کودکان مهاجر و بی نوای افغانستان، کودکان کار برزیل، کودکان گرسنه آفریقا، کودکان جنگ زده عراق، کودکان فقیر هند،کودکان بیگناه فلسطین،کودکان بزهکار انگلیس و ... اما زهی خیال باطل که نگرانی های شما برای کودکان، مقطعی و گذرا بود و پس از دریافت جایزه صلح نوبل با در اختیار گرفتن بلندگوهای متعدد، دلواپسی هایتان معطوف شد به مشکلات همجنسبازان 14، تروریستهای گروهک پژاک، بهاییان صهیونیست توطئه گر 16 و جاسوسان آمریکایی17. مرثیه خوانی هایتان برای عدم امکان فعالیت های همه جانبه بهاییان بدان جا رسید که سران فرقه ضاله بهایيت از بیت العدل در اسراییل به دلیل برگزاری کنفرانس مطبوعاتی "حق آموزش و پرورش" از شما تقدیر و از حسن نيت، صداقت و شجاعت تان در دفاع از حقوق بهاييان تشكر کردند18. نه! اشتباه نکنید. این اطلاعات را وزارت اطلاعات در اختیارم نگذاشته است. اگر آنچه انجام داده و گفته اید را فراموش کرده اید ، سری بزنید به اینترنت، مستندات آنچه می گویم به تمامی؛ در سایت ها، خبرگزاری ها و روزنامه ها موجود است.

و کلام آخر؛ خانم شیرین عبادی هنوز هم در کوچه پس کوچه های شهرها صدای خِس خِس نفس های خسته پدران و برادران هم وطن مان شنیده می شود. همان کسانی که برای دفاع از مرزهای سرزمین پاک ایران ، زیر بمب های شیمیایی ساخت کارخانه های اسلحه سازی کشورهای مدعی برابری و دموکراسی، ایستادگی کردند و اجازه ندادند غارتگرانی که به منابع و ذخایر ذی قیمت کشورمان چشم طمع داشتند، قطعه ای از خاک کشورمان را تصاحب کنند. هنوز هم تن تاول زده بازماندگان فاجعه بمباران شیمیایی سردشت، تب دار است. هنوز هم...

سالها از جنگ تحمیل شده بر ایرانیان گذشته است؛ اما داغ بی پدری، رنج بی پسری، غم بی شوهری بر دل کودکان، مادران و نوعروسان، تازه است و من هنگامیکه عکس شما را در کنار نیکول کیدمن، کاندولیزا رایس و هیلاری کلینتون بعنوان زنان برتر سال 2008 تماشا می کنم،18 از خود می پرسم که برنده ایرانی جایزه صلح نوبل، پنج سال و اندی پس از جهانی شدن کدام بیانیه و اعتراض را در دادگاههای بین المللی علیه کشورهای فروشنده تسلیحات شیمیایی و سلاح های کشتار جمعی ضد ملت ایران پیگیری کرده است و دوباره بغض گلویم را می فشارد. والسلام.

پی نوشتها:
1- کنفرانس مطبوعاتی شیرین عبادی- خبرگزاری ایسنا(سرویس فقه و حقوق)-23 مهر 82
2- همانجا
3- همانجا
4- وبلاگ حسین درخشان
5- شیرین عبادی:کار به البرادعی نداریم، غنی سازی نکنید- سایت عصر ایران-30 آبان 86
6- حمله شیرین عبادی به تصمیمات -G8 چرا در مقابل ایران کوتاه آمدید؟- خبرگزاری آکی ایتالیا- سایت عصر ایران – 20 تیر 88
7- ایران نیوز به نقل از نشریه فرانسوی ماریان – یکم آذر 86
8- کنفرانس مطبوعاتی شیرین عبادی- خبرگزاری ایسنا(سرویس فقه و حقوق)-23 مهر 82
9- بیانیه کمیته صلح نوبل درباره جایزه شیرین عبادی
10- سخنرانی شیرین عبادی در پارلمان سوییس- روز جهانی زن- گزارش ویژه رادیو فردا
11- کنفرانس مطبوعاتی شیرین عبادی- خبرگزاری ایسنا(سرویس فقه و حقوق)-23 مهر 82
12- همانجا
13- خاطرات شیرین عبادی در کتاب" ایران من"
14- شیرین عبادی:متاسفم که همجنس بازی در ایران جرم است- سایت آفتاب
1۵- پذیرش وکالت سران بهایی توسط شیرین عبادی که به اتهام توهین به مقدسات، جاسوسی برای اسراییل و اقدام علیه امنیت ملی دستگیر شده اند
1۶- اظهار نظر شیرین عبادی درباره آزادی جاسوسان آمریکایی- خبرگزاری رویترز از نیویورک- نوامبر 2009
1۷- گزارش 32، مورخ 21 نوامبر 2007 – سران بهاییان در بیت العدل( اسراییل) از شیرین عبادی و کانون مدافعان بشر تقدیر کردند.
1۸- نیکول کیدمن، کاندولیزا رایس، هیلاری کیلینتون و شیرین عبادی زنان برتر سال 2008 به انتخاب مجله گلامور- سایت عصر ایران

سپهر عاطفه...
ما را در سایت سپهر عاطفه دنبال می کنید

برچسب : نگاهی,اقدام,خانم,عبادی,حمایت,شیعیان,عربستان, نویسنده : atefehtalqania بازدید : 97 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 7:58